
همه چیز با یک سوال شروع شد: چطور میشه مردم رو متوجه چیزی کرد که نمیبینن؟
برای عینک گلستان، صرفاً تبلیغ عینک کافی نبود. باید تجربهای ساخته میشد که مردم با دیدن آن، به فکر دیدن بهتر بیفتند.
ایده از همینجا شکل گرفت: کلمهی «بهتر ببینید!» در حالتی تار و محو شروع میشود و ناگهان با نمایی واضح و لبخندی گرم از یک عینک کارتونی، بیننده را درگیر میکند.
بیلبوردها، پوسترها و تبلیغات محیطی، با رنگهای زنده و تیترهای ساده و گویا، مفهومی آشنا را به روشی غیرمنتظره نمایش دادند. هر پوستر، یک شخصیت بود: آشپز، مهندس، دوچرخهسوار… هرکسی که برای کار و زندگی، به دیدن بهتر نیاز دارد.
این پروژه فقط یک کمپین تبلیغاتی نبود، دعوتی بود برای دیدن دوبارهی دنیایی که شاید مدتیست کمی تار شده…



